خدا بود و دیگر هیچ نبود شهید دکتر مصطفی چمران
«دکتر چمران واقعا یک نابغه نظامی و علمی بود. ابتکارهای ایشان در جبههها واقعا شگفتانگیز بود. من فقط به دو سه مورد آن اشاره میکنم. یکی از آنها،قصه خورشیدی هاست . کارخانه فولادسازی اهواز پر از آهن بود و عراقیها تا نزدیکی آنجا آمده بودند؛ آقای چمران دستور داد بچه ها آهنها را به طول 180 سانت ببرند و یک گروه صد نفره برای این کار تشکیل داد. بچه های بسیجی و رزمنده، آهنها را به طور خاصی به هم جوش میدادند و پنج شاخه ای ساخته میشد که به آن خورشیدی میگفتند. بچه ها شاید بین 30 تا 50 هزار خورشیدی درست کردند و آنها را در مسیری 15 کیلومتری در محل عبور تانکهای عراقی در راه سوسنگرد به اهواز قرار دادند،جایی که عراقیها از آنجا خیلی فشار میآوردند. با این ابتکار ساده آقای چمران راه عراقیها بسته شد و دیگر نتوانستند از آن راه جلو بیایند.این خورشیدیها در شنی تانکها فرو میرفتند و بدون انفجار آنها را زمینگیر میکردند. یک مورد دیگر، جریان پمپ آب بود. دکتر چمران دستور داد پمپهای خیلی بزرگ آب را روی دو برج بلند کنار کارون جوش دادیم و با این کار، آب رود کارون را شبها زیر عراقیها می انداختیم و تانکهای آنها در گل فرو میرفت و زمینگیر میشدند. یک وقت هم شهید چمران دستور داد 300 یا 400 چوب الوار بلند، از همان الوارهای بنایی تهیه کردیم و از بچه ها خواست که قوطیهای خالی کمپوت و کنسرو را هم جمع کنند و بعد در آنها کمی روغن سوخته و کاه ریختند و دستور داد روی هر کدام از تخته ها چند تا از این قوطیها را نصب کردند. غروب که میشد فتیله این قوطیها را روشن میکردند و الوارها را با فاصله روی رودخانه کارون میریختند. دشمن که از دور، آتش و دود روی این الوارها را میدید، تصور میکرد که نیروی عظیمی از روی رود کارون به سمت آنها میرود.باور کنید تا دشمن فهمید که اینها در واقع چیست،نزدیک به دو ماه که این تکنیک برپا بود ، هر چه گلوله داشت توی کارون ریخت! » نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ «روحیهی پر نشاط و دلهای پاك دانشجویان این امید را به انسان میبخشد كه نه به نحو استثنا بلكه به نحو قاعده فرآوردهی دانشگاه جمهوری اسلامی چمرانها باشند.» آخرین مطالب نويسندگان پیوندهای روزانه پيوندها |
|||
|